چیستی و ماهیت شادی در قرآن و روایات و راهکارهایی برای شاد زیستن
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24330
بازدید دیروز : 1923
بازدید هفته : 38347
بازدید ماه : 68858
بازدید کل : 10460613
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 24 / 6 / 1394

 

دیدگاه سوم آن است که آفرینش، داستانی خیالی، کتابی خنده­آور و یا مهمانخانه تن­پروری نیست تا یگانه آرمان انسان، جشن و شادکامی و فریاد و پایکوبی در آن محسوب شود! و یا عظمت شخصیت آدمی هرگز در لابلای چین و چروکِ چهره و فریاد رعدآسای او احساس نمی­شود، بلکه گستره هستی مدرسه­ای بس بزرگ است که با آغاز تکلیف، همه ما حضوری جدّی در آن می­یابیم و در هر لحظه آن باید هوشیاری و آگاهی خویش را افزایش دهیم و در امتحانهای مختلف سربلند و پیروز بیرون آییم.

در این میان تبسّم، خنده، شوخی و شادمانی، ارمغانهای الهی در آغوش عشق و احساس انسانهاست که با هریک، این ایّام ارزشمند را می­توان با طراوت و پرنشاط سپری کرد و با نگرشی روشن از دانش و بینش، هیچ­گاه شیرینی و حلاوت این صفات را با زهرِ گناه، آلوده نساخت!

سؤالات اصلی این مقاله عبارتند از:

1. تعریف و ماهیت شادی در قرآن و روایات چیست؟

2. شادی و نشاط در قرآن و روایات از چه جایگاهی برخوردار است؟

3. پژوهشگران اجتماعی شادمانی را چگونه توصیف نموده­اند؟

4. راهکارهای عملی برای داشتن زندگانی شاد و سالم چگونه است؟

روش تحقیق در این نوشتار، کتابخانه­ای و ابزار تحقیق، مطالعه، مشاهده و در پاره­ای از موارد مصاحبه بوده است. در این زمینه کارهای متعدد و پراکنده­ای صورت گرفته که پاره­ای از آنها در منابع آمده است.

شوخی، شادی و شادمانی

شوخی یا مزاح نوعی نکته سنجی در عبارات، استفاده از الفاظ به صورت غیر واقعی، نگاه ملیح و نمکین به پاره­ای حوادث و خوش طبعی با دیگران در گفتگوهای روزمره است که از دیرباز بین جوامع مختلف با نگرشهای گوناگون فرهنگی و اجتماعی به چشم می­خورده است، گرچه در برخی فرهنگها و مناطق جغرافیایی بعضی از مردم به این ویژگی شهره شده­اند و هرجا به طنز، شوخی و یا مزاح پرداخته می­شود، از سخنان شیرین، نکته­های زیبا، حاضر جوابیها و یا فکاهیهای دلپذیر آنها سخن به میان می­آید، امّا در تمامی ملّتها نوعی شوخ طبعی و نشاط آفرینی وجود دارد، چنان که در بین پیشوایان قدسی و معصوم(ع) و اصحاب و یاران چنین صفت دل­پسندی به چشم می­خورد. افزون بر شوخی، «شادی و شادمانی» که در فرهنگ دینی، «سرور» نام گرفته، صفتی پنهان و قلبی است که به خاطر دستیابی به خیر و منفعت و همراه با لذّت درونیِ انسان خواهد بود. از این رو مفهوم سرّ یا ویژگی ناپیدا در آن وجود دارد و صاحب نظران آن را «شادی خالص قلبی» دانسته­اند. فَرَح، واژه­ای معادل سرور است و سرور محصول اندیشه و تفکر انسان بوده و هیچ صفت ناپسندی به دنبال نخواهد داشت. گرچه در قرآن کریم فرح و شادی گاه در جلوه­ای ستایش شده بیان گردیده است: «یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ. بِنَصْرِ اللَّهِ» (روم، 4و5) و گاهی در چهره­ای نکوهش شده و ناپسند: «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ» (توبه، 81).

در نگاه رهبران مذهبی، شادی و سرور موجب گسترش نشاط، آرامش و آسایش روح گردیده، همان­گونه که غم و اندوه این دو را به هم زده، نوعی گرفتگی و در خود فرورفتن ایجاد می­کند و دستاورد آن تسلط و قدرتِ عقل بر امور خواهد بود.

شادی یکی از نیازهای انسان و لازمه زندگی اوست. از این رو چون از بام بلند هستی، نگاهی پردامنه به گستره بی­کران آفرینش نماییم، به خوبی درمی­یابیم که در سراسر خلقت، جلوه­هایی چشم­نواز و روح پرور از شادی و شادمانی برای آدمی فراهم شده است: بهار طرب انگیز، آبشارهای زیبا، گلهای رنگارنگ، منظره طلوع خورشید، صبح دل­انگیز، پرندگان قشنگ و نغمه­خوان، رنگهای متنوع و روح بخش و حتّی ازدواج و زناشویی بین زن و مرد و محبّت و مهربانی بین انسانها، همه و همه جلوه­های شادی پرور و سرور آفرین خواهند بود.

همچنان که غم و اندوه نیز جزء زندگی انسان بوده و سنتهایی در طبیعت جاری است که هریک ماتم انگیز و اندوه آفرین خواهند بود. همانند فصل خزان، یخ بستن رودخانه­ها، غروب خورشید، پژمرده شدن گلها، بیماری و مرگ، تنگدستی و فقر، ظلم و ستم و یا از دست دادن عزیزی در زندگی که با مشاهده هریک غبار غم و خیمه ماتم در سرای وجود انسان برپا می­شود.

با این نگرش به ژرفای سخنان حکیمانه و خردمندانه پیشوایان معصوم(ع) پی می­بریم که به دست آوردن شادیِ همیشگی و مطلق و رهایی از اندوه و ناراحتی را در زندگی دنیوی غیر ممکن دانسته و همگان را به عبرت پذیری و درس آموزی از یکایک پدیده­ها و حوادث دعوت نموده­اند، تا هیچ­گاه دچار هیجان نادرست و یا اندیشه ناصواب نگردیده با واقعیّات پیدا و ناپیدای هستی آشنا شوند.

این آشنایی از آغازین روزهای رشد و بالندگی، انسانهای بسیاری را صاحب دانایی شایانی کرده و افزون بر آنکه هرگز به دنبال شادی مطلق نبوده، غم را نیز برای افراد ضروری می­دانند؛ زیرا در پرتو آن انس انسان با خداوند بیشتر و وابستگیهای آدمی به جلوه­های ناپایدار دنیا کمتر گشته، حیاتی معنوی نصیب افراد می­شود که آثار و برکات آن قابل بیان نخواهد بود.

آنان که به این مرحله از پویایی در پندار و گفتار و رفتار دست یابند، همواره از پروردگار خود درد و اندوه طلب کرده، هیچ تفاوتی در نگاهشان بین شادی و غم نخواهد بود؛ زیرا هردو را عرصه امتحان، رشد و تکامل می­نگرند که آموزگار آفرینش برای تعلیم و تربیت انسانها در مسیر زندگی آنان قرار می­دهد.

از این رو در دستورهای اسلام، آموزه­های ارزشمندی درباره ایجاد شادی و نشاط به چشم می­خورد که گاهی برای خود و زمانی مخصوص دیگران است.

تبسّم به چهره دیگران، پوشیدن لباسهای تمیز و روشن، استفاده از بوی خوش، نظافت و نظم و پاکیزگی، حضور در طبیعت و نگاه به سبزه و آب، مهربانی و محبّت به همنوعان، شوخی و مزاح با همراهان، زدودن کینه و حسد و اِدخال سرور، همگی از آداب فردی و اجتماعی شایسته­ای است که برای ایجاد فضای شادی و دور ساختن غم و اندوه و سرانجام تجدید قوای جسمی و روحی جهت تلاشی نو و کوششی بیشتر در عرصه اجتماع اندیشیده شده است.

امام موسی بن جعفر(ع) با توجه به آثار برجسته این شیوه­ها فرمود: «از لذتهای دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و خواهشهای دل را از راههای مشروع برآورید. مراقبت کنید که این کار به شرافت و مردانگی شما آسیب نرساند و دچار اسراف و تندروی نشوید. و با کمک آن بهتر به امور دین خویش موفق خواهید شد. همانا نیست از ما کسی که دنیای خود را به خاطر دین خویش ترک کند یا دین خود را برای دستیابی به دنیا رها نماید» (مجلسی، 1403ق، ج75، ص321).

در سخنی دیگر آن پیشوای روشن اندیش، فرصتی را در ساعات شبانه روز برای بهره­گیری از سرور و شادمانی و تفریح سالم پیشنهاد نموده، می­فرماید: «کوشش کنید اوقات شما در روز چهار بخش باشد: قسمتی برای عبادت و خلوت با خدا، بخشی برای تأمین معاش، مقداری برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان آگاه ساخته و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعاتی نیز به تفریح و لذتهای خود اختصاص دهید و با مسرّت و شادی آن، نیروی انجام وظایف اوقات دیگر را تأمین کنید» (همان، ج75، ص322).

در یک نگاه می­توان گفت: هر انسانی بنا بر جهان­بینی و اندیشه­های خویش نسبت به پدیده­های آفرینش، هرگاه به خواسته­های مورد علاقه خود دست یابد، در وجود خویش حالتی احساس می­کند که «شادی» نام دارد؛ صفتی برجسته و مثبت که با آن زندگی معنا یافته و عواطف منفی همچون ناکامی و ناامیدی و یا ترس و نگرانی بی­اثر می­شود.

این برداشت ارزشمند از آثار شادی و شادمانیِ افراد موجب گردیده که نگاهی کلان از سوی دولتها در برنامه­ریزی اقتصادی و اجتماعی برای بالا بردن میزان شادی جامعه صورت گیرد، تا در پرتو آن، نشاط، افزایش روح امید و عشق به زندگی، بالا رفتن متوسط عمر افراد، شیرینی کار و تلاش و گسترش روح صفا و صمیمیت فراهم شود.

شادی و سرور در ادبیات فارسی، نشاط، خوشحالی، خرّمی، مسرّت، انبساط، بشاشت، بهجت و عشرت معنا شده است که همسو با شادمان، شادمانه و شادمانی خواهد بود.

فردوسی در اشعار خود غم و شادمانی را با یک نظر، از سوی محبوب دیده، چنین می­سراید:

آزو شادمانی ازویت غمست/ ازویت فزونی ازویت کمست.

اما سعدی اندوه و شادی را کوتاه­مدت و زودگذر دانسته، پاداش عمل و نام نیک را ماندگار و جاودان می­شمرد و می­گوید:

غم و شادمانی نماند و لیک/ جزای عمل ماند و نام نیک.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: آرامش در زندگی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی